فیلم به بالا نگاه نکن جدیدترین اثر کارگردان آمریکایی «Adam McKay» است، این فیلم روایت دو ستارهشناس سطح پایین (با بازی لئونارد دیکاپریو و جنیفر لارنس) است که کشفی بزرگ میکنند. آنها شهابسنگی را کشف میکنند که با سرعت بهطرف زمین در حال حرکت است و باید دولت و مردم آمریکا را از این موضوع باخبر کنند اما آیا این دو ستارهشناس موفق خواهند شد؟. همراه ما باشید با نقد فیلم بالا رو نگاه نکن.
نکته اول و مهمترین موضوعی که در فیلم با آن روبرو هستیم موضوع رسانه و تسلط آن بر تمام جنبههای زندگی انسانها مانند فرهنگ، سیاست و… است. فیلم بهخوبی نشان میدهد که جامعه چنان به اسارت رسانهها درآمدند که قدرت تصمیمگیری را از دادهاند و آنچه رسانه تصمیم میگیرد را قبول دارند و واکنشی که رسانه میخواهد را نشان میدهند.
مطیع در برابر رسانه
در فیلم بهخوبی میبینیم آنچه برای جامعه مهم است ظاهر انسانها و مطیع بودن آنها در برابر قدرت (رسانه) است نه حرفی که میزنند مانند سکانسی که دو ستارهشناس برای اولینبار در برنامه زنده سعی میکنند به مردم هشدار بدهند.
در این سکانس شاهد دو نوع رفتار هستیم اول برخورد کیت با بازی «Jennifer Lawrence» که از لودگی مجریان به ستوه میآید و با خشم هشدار میدهد که جز تمسخر و مشکلات زیاد عایدی دیگری برای او ندارد. دوم رفتار دکتر رندال است که کاملاً مطیع رسانه میشود و این سرآغاز تبدیل او به یک سلبریتی و حتی رسیدن بهعنوان دستیار علمی ریاستجمهوری است.
نظام حاکم بر کشور آمریکا
نکته دومی که فیلم به آن میپردازد نظام حاکم بر کشور آمریکا است. نظامی که نفع حزب و حتی نفع شخصی ارجحیت دارد بر تمامی مسائل حتی نابودی سیاره زمین. فیلم با کنایهای به نظام حاکم و بازوی قدرت آن یعنی نیروی نظامی شروع میشود، زمانی که ژنرال عالیرتبه آمریکایی با گرفتن پول در ازای اسنکهای رایگان کلاه برداری میکند.
فیلم زمانی که وارد دنیای سیاست میشود موضوع رسانه را رها نمیکند و به نقش آن در دنیای سیاست میپردازد. به بالا نگاه نکن نشان میدهد رسانه مانند ابزاری در دستان سیاستمداران است و با توجه به نیت استفادهکننده هم میتواند ماهیت افشاگری داشته باشد و هم قدرتی دارد تا ظاهری معصوم از واقعیت پلید انسانها بسازد. زمانی که دو ستارهشناس به دیدن رئیسجمهور میروند (زن بودن رئیسجمهوری آمریکا خود نکته جالبی است).
ریاستجمهور با بازی «Meryl Streep» چون درگیر افشا شدن رسوایی اخلاقی خود و فرماندار هم حزبی خود است توجهی به این تهدید بزرگ نمیکند و آن را مسخره میکند. اما زمانی که محبوبیت خود را در پایینترین سطح ممکن میبیند دلواپس مردم و سیاره زمین میشود و با یک شوآف خود و فرماندار موردبحث به افراد محبوبی در آمریکا مبدل میشوند.
رسانه و قهرمانسازی
نکته سوم که فیلم به آن میپردازد بحث رسانه و قهرمانسازی است. آدام مک کی در فیلم خود به یکی از مهمترین کاربردهای رسانه اشاره میکند و نشان میدهد فردی که برای قهرمان شدن انتخاب میشود لزوماً انسان خوب یا قهرمانی نباید باشد.
زمانی که رئیسجمهور تصمیم میگیرد تا با تهدید شهابسنگ بهخاطر منافع شخصی و حزبی مقابله کند (نجات دنیا وظیفه آمریکا است!) به سراغ طرح معروفی میرود که در واقعیت هم برای آن برنامهریزی شده (پرتاب موشک با کلاهک هستهای برای نابود یا منحرفکردن شهابسنگ).
او زمانی که برای انجام این عملیات شخصی را تعیین میکند تا همراه با فضاپیما به سمت شهابسنگ برود دکتر رندال با بازی «Leonardo DiCaprio» سؤالی میپرسد که مگر این کارها از راه دور انجام نمیشود؟ که جواب مهمی را میشنود: آمریکا همیشه به یک قهرمان نیاز دارد. قهرمان موردنظر (پرلمن) اما چه خصوصیاتی دارد؟ یک نظامی بازنشسته بددهان نژادپرست که به هر گروه و نژادی توهین میکند، اما با کمک رسانه چنین فردی مبدل به قهرمان جدید آمریکا میشود.
رابطه سرمایه و سیاست
نکته آخر که فیلم به آن اشاره میکند رابطه سرمایه و سیاست در نظام حکمرانی آمریکا و روابط میان انسانها است. در فیلم شاهد سرمایهداری به نام پیتر ایشرول (رایلنس) و کمپانی او به نام بَش (Bash) هستیم که سکانس رونمایی محصول جدید کمپانی و ظاهر ایشرول بیشباهت به استیو جابز هم نیست.
فیلم نشان میدهد چون ایشرول بالاترین هدیه را به کمپین انتخابات رئیسجمهور اهدا کرده است در جلسات مهم بدون اجازه شرکت کند، بر صندلی شخص اول مملکت تکیه بزند و طرحی که منافع خود کمپانی خود را تأمین میکند را به تصویب برساند. طرحی که با مخالفت مردم هم روبرو میشود اما با به کمک رسانه نظر مردم بر میگردد و از طرفداران سرسخت این طرح میشوند تا جایی که حتی پدر و مادر کیت او را به خانه راه نمیدهند چون او بهعنوان مهمترین مخالف این طرح شناخته میشود.
روابط انسانی و گرداب رسانه
روابط انسانی نیز روی دیگر این فیلم است؛ از شخصیت دکتر رندال که شخصیتی افسرده است که قرص مصرف میکند اما وقتی در گرداب رسانه و سلبریتی شدن میافتد شخصیت او بهکلی تغییر میکند تا شخصیت کیت که بهخاطر شهابسنگ دچار پوچی در زندگی شده است و در آخر شخص رئیسجمهور که عزیزترین فرد زندگی خودش را تنها میگذارد!
فیلم به بالا نگاه نکن فیلمی برای سرگرمی نیست و سعی دارد مانند آیینهای حقیقت ماجرا و روی واقعی تک تک افراد جامعه را به آنها نشان دهد. به آنها نشان دهد اگر چیزی را درست میدانند این تصمیم آنها نیست بلکه تصمیمی است که برای آنها گرفته شده است. با تشکر، نظرات خود را درباره نقد فیلم بالا رو نگاه نکن در بخش دیدگاهها با ما در میان بگذارید.